فرهنگ اصطلاحات کارمندان ...
رئیس :
امضایش از طلابیشتر می ارزد هر چند در اداره رئیس است در منزل مرئوس است.ارباب حقوق ها.رب النوع مرخصی ،وام دونی آنچه برای ما آرزوست برای او خاطره است .
کارمند:
پدیده ای که اهل منزل او را شکل عابر بانک میبیند شکست ناپذیر،جان سخت،دونده استقامت جنبنده ای که هر روز 6 صبح باید از خانه برود. جوان ها می پسندند.خانواده ها دوستش دارند.از باجناق بدش می آید.ازقرمه سبزی خوشش می آید. موجودی که اگر 30 سال کار کند،تازه می فرستند تو صف نان سنگک بایستد ورژن بازنشسته اش در پارک ها یافت می شود.
منشی:
موجودی که خیلی نرم ، مراجعین را می پیچاند . لوبیا،برو فردا بیا . زنبیل قبول نمی کند از خاندان نصرا... منشی است که کلیه و دمنه را به زبان فارسی نوشت است. اما اغلب نوادگان او فقط ساعت ملاقات را بلدند بنویسند .به چای و تلفن علاقه دارد.مثل فامیل دور به «در» عشق می ورزد.
که با این درد اگر در بند در مانند درمانند.